ثمره ی عشق مامان و بابا

اولین سونوگرافی

سلام عشق مامانی سلام نفسم امروز با کلی استرس و دلشوره رفتم سونو گرافی . وقتی رو تخت دراز کشیدم تا دکتر کارشو انجام بده نفسمو حبس کرده بودم وقتی دکتر گفت ساک حاملگی تشکیل شده خیالم راحت شد وقتی دستگاهو زوم کرد و صداشو زیاد کرد از خوشحالی می خواستم پرواز کنم . خیلی جلوی خودمو گرفتم گریه نکنم عشق مامانی تو رو خدا مر اقب خودت باش و محکم به مامان بچسب . بی صبرانه منتظر در آغوش گرفت. مامان و بابا خیلی دوست دارن و خیلی منتظرتن آخه تو ثمره ی عشق ما هستی عزیزم ...
17 ارديبهشت 1394

بدون عنوان

سلام عزیز دل مامانی سلام کنجدم ، امیدوارم که حالت خوب باشه و محکم تو دل مامان چسبیده باشی بدون مامانی حواسش به تو هست عزیزم . بابایی هم که همش به مامان میگه اینو بخور اونو نخور مامانو دعوا میکنه همش میگم بابا جان من خودم به فکر کنجدم هستم گوشش بدهکار نیست خیلی دوستت دارم نفسم ...
7 ارديبهشت 1394

خط دوم عزیز اگر چه کمرنگ

یکشنبه94/01/30 یه روز فوق العاده برای من بود در کمال ناباوری و دو از انتظار بی بی چکم مثبت شد باورم نمیشد اصلا وقتی بی بی چک رو به بابایی نشون دادم قیافه اش واقعاً دیدنی بود تا عمر دارم چهرشو فراموش نمیکنم فردا صبحش قبل از اینکه برم سر کار باز یه بی بی چک دیگه گذاشتم که اونم مثبت بود البته اینم بگم که بعد از اون دو تا بی بی دیگه هم گذاشتم داشتم بال در می آوردم وقتی به مامان پروین و خاله ترانه گفتم از خوشحالی گریه کردن بعدشم به عزیز و بابایی خبر دادم اونا هم خیلی خوشحال شدن عزیز داشت بال در می آورد و زود رفته به عمو جون و زنعمو شهره هم خبر داد و مژدگانی گرفت . خلاصه اینکه همه از بودنت خوشحال شدن من و بابا جونت که دیگه نگو چهارشنبه 94/02/...
4 ارديبهشت 1394
1